به گزارش روابط عمومی حوزه بسیج دانشجویی علوم پزشکی شیراز، دومین جلسه ی تحلیلی پیرامون عملکرد دولت یازده و دوازدهم در زمینه نظام سلامت و انثطارات و چالش های پیش روی دولت آینده، با حضور دکتر کامران باقری لنکرانی، وزیر اسبق بهداشت و درمان کشور و جمعی از دانشجویان بسیجی دانشگاه علوم پزشکی شیراز، در ناحیه بسیج دانشجویی استان فارس برگزار شد که در ادامه مشروح این پرسش و پاسخ را میخوانید :
+ تحلیل شما در رابطه با عملکرد ۸ ساله دولت فعلی در حوزه نظام سلامت چیست؟ در کل چشم انداز ما برای آینده در حوزه سلامت به چه صورت و چه مواردی در دستور کار دولت جدید باید قرار بگیرد؟
در طی ۴۳ سال گذشته در عرصه سلامت شاهد تغییرات و تحولات چشمگیری بودیم و اگر بخواهیم وضع کشور را بررسی کنیم میتوان گفت که بیشتر اوقات روند رو به جلویی داشتیم. اما با کاستی ها ، نارسائی ها و شکست هایی روبه رو بودیم. باید نقاط قوت و ضعف را ببینیم تا بتوانیم آینده را بهتر رقم بزنیم. پویایی شرایط کشور، تغییر بافت جمعیتی، تغییر سبک زندگی، تغییر تراکنش های اقتصادی و اجتماعی و … که شرایط کنونی در کشور وجود دارد، طبیعتا نظام سلامت را در شرایطی قرار داده که متفاوت از ۴۳ سال پیش است، در نتیجه توقعات و رویکرد ها نیز باید متفاوت باشد.
مهم ترین نقطه مثبتی که در طول این ۸ سال میتوان به آن اشاره کرد این است که نظام سلامت از یک بی توجهی مزمن دربرنامه های کلان دولت رنج میبرد و بودجه بخش سلامت با اینکه تورم بخش سلامت همیشه از تورم عمومی جامعه حداقل در دوسال پیش بالاتر بود اما همیشه رشدش کمتر از میزان تورم عمومی جامعه بود و همین باعث شده بود که ما یک عقب ماندگی مالی در خور توجه ای را داشته باشیم. خیلی از برنامه هایی که فکر میکردیم ضروری هست اعتبار لازم را نداشت و عملا امکان انجامش وجود نداشت. اتفاقی که دربودجه سال ۹۳ با مصوبه مجلس رخ داد به همراه پیگیری و حمایت دولت، باعث رشد چشمگیر بودجه در بخش سلامت شد.
اما باید توجه داشت که همه مشکلات کشور صرفا با جریان مالی حل نمیشود و ما این را در بخش سلامت خیلی به وضوح دیدیم یعنی علی رغم اینکه اعتباراتمان زیاد شد و یک گشایشی در پرداخت ها در نظام سلامت رخ داد، در مدت خیلی کوتاهی این فقدان برنامه کلان در به کارگیری بودجه و نگاه سیستمی به حل معضلات نظام سلامت باعث شد که این افزایش اعتبارات نه تنها ظرف یکی دوسال مشکلات را حل نکند بلکه مشکلات را پیچیده تر کرد و ما را با شرایط دشوارتری نسب به گذشته روبه رو کرد. ما منابع را به صورت مناسبی هزینه نکردیم و نتیجه این شد که علی رغم اینکه ما با هدف کاهش پرداخت از جیب مردم دست به اجرای برنامه ها و طرح تحول سلامت زدیم اما این طرح نهایتا هم به هدف خودش نرسید.
در ۱۸ فروردین سال ۹۳سیاست های کلی سلامت توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی ابلاغ شد و طرح تحول سلامت اردیبهشت ماه ۹۳ شروع شد و ای کاش طرح تحول سلامت خود را متعهد میدانست که در چارچوب برنامه کلانی که در سیاست های کلی سلامت ابلاغ شده بود حرکت کند، نه به صورت سلیقه ای، نه به صورت روزمره و نه به صورت نگاه جزئی به مسائل. یکی از مشکلات اساسی ما در این هشت سال عدم نگاه سیستمی به مشکلات و نبود نقشه و راهکار کلان برای حل آنها بوده است. مثلا تمرکز بر بحث مراقبت بیمارستانی در طرح تحول سلامت باعث شد که مابا فرسودگی شغلی در بین کارکنان نظام سلامت ، افزایش نیازهای القائی و خدمات غیر ضروری، افزایش هزینه ها در بخش سلامت و افت کیفیت خدمات و در نتیجه کاهش رضایت مندی از سمت مراجعین روبه رو شویم.انچه ما باید درس بگیریم این است که هر نوع تحولی به خصوص در امر پیچیده ای مثل نظام سلامت احتیاج به یک نقشه راه کلان دارد و برای رسیدن به ایده آل ها این نقشه راه کلان را باید داشته باشیم و ابعاد کارهایی که انجام میدهیم را با آن تطبیق دهیم. پس به این اوصاف باید بگوییم یک شکست، شکست طرح تحول سلامت. در حالیکه میتوانست یک نقطه پیروزی و یک نقطه جهش باشد چون هیچ وقت چنین توجهی (نگاه سیستمی) را حداقل از بعد مالی نظیر اتفاقی که در بودجه سال۹۳ تا ۹۵ برای بخش سلامت رخ داد نداشتیم و اخیرا هم باز در بحث کرونا با همین موضوع رو به رو هستیم ، طبق اعلام رسمی ما دومورد برداشت از صندوق ذخیره ارزی فقط داشتیم پس اعتبارات مان افزایش پیدا کرده ولی ماحصل کار علی رغم زحماتی که همکاران بنده در ارائه خدمت و یا بحث بهداشت، پیشگیری و درمان کشیدند که شاهد آن هم شهدای متعددی بود که هم از پزشکان، هم از پرستاران و هم از کادر بهداشت داشتیم ولی نتیجه کار آن طور که باید و شاید نبود.
عملکردها در مقایسه معلوم میشود مثلا کشوری مثل ویتنام، کشوری فقیر با جمعیتی و تراکم جمعیتی خیلی بیشتر از ما با یک سری اقدامات ساده مثل ، تمرکز به نظام بهداشتی ، استفاده از ظرفیت های پیشگیرانه و….. توانست آمار مرگ و میرش را علی رغم گذشت مدت طولانی و همسایگی اش با کشور چین و مبادلات تجاری فراوانی که با چین و بعضی از کشورهای اروپایی و آمریکایی دارد زیر ۱۰۰۰ نگه دارد. ولی ما متاسفانه روزهایی را در کشورمان تجربه کردیم که آمار رسمی در حدود ۶۰۰ نفر بود و چون آمار رسمی ما براساس تست پی سی آر مثبت هست بالاخره برآوردها این است که حداقل چیزی حدود همین تعداد را داریم که کووید ۱۹ داشتند ولی تستشان منفی بوده در نتیجه مرگ و میر واقعی ما و چیزی که به عنوان افزایش مرگ و میر excess mortality در نظر گرفته میشود تقریبا دوبرابر این هست.
+ عملکرد دولت در زمینه سیستم آموزش و پژوهش در بخش نظام سلامت را چگونه ارزیابی میکنید و چه کارهایی برای بهبود سیستم آموزشی باید رخ دهد؟!
ما در حوزه پژوهش در این ۴۳ سال به خصوص در سال های پایان دهه هفتاد تا امروز روندمان از نظر تولیدات پژوهش و از نظر کیفیت یک روند رو به جلو و ارتقائی بوده است. مثلا با توجه به اینکه یک سوم تا یک چهارم وزارت علوم، هیئت علمی و پژوهشگر داریم، اما تولیدات علمی ما ۴۰ درصد کل تولیدات علمی کشور را به خود اختصاص داده و بسیاری از ارجاعات مربوط به این تولیدات است و در خیلی از علوم و رشته ها، ما رتبه های زیر ۲۰ داریم، مثلا در بعضی قسمت ها رتبه ۱۸ ، ۱۹ و در نانوتکنولوژی رتبه زیر ۸ داریم. این ها نقاط خوبی هست که میتوانیم به آن افتخار کنیم. اما نکته ای که باید به آن توجه کنیم این است که در سیاست های کلی اشاره شده که ما باید نظام پژوهشمان را، نظام ارتقا اساتیدمان را، جذب اساتید و دانشجو را متحول کنیم، در مورد پژوهش ها هم نکته همین است که ما باید چرخه نوآوری پژوهش ها را تکمیل کنیم. درست است که مستندات علمی ما زیاد و اتفاقا بخش وسیعی از آن هم مربوط به داروسازی است مثل شیمی دارویی و ساخت مولکول ها. ولی اینکه چرخه نوآوری ما تکمیل شود و به محصول تبدیل و موجب ارتقا خدماتمان شود مهم است. پس ما در چرخه نوآوری اشکال داریم.
اشکال ما هم از همان اول که باید موضوع تحقیق را انتخاب کنیم شروع میشود تا در آخر که تحقیق باید به نتیجه برسد و تبدیل به محصول شود و مورد حمایت قرار بگیرد. قدم هایی در این بخش برداشته شده و به ابتکار رهبر عزیزمان معاونت علمی در کشور به وجود آمده است، حمایت از شرکت های دانش بنیان را پیگیری کردند و تعداد این شرکت ها زیاد و در حال گسترش هستند.
در همین جریان کرونا، به لحاظ محدودیتی که به دلیل تحریم ها و دسترسی ما به روش های تشخیصی و واکسن برای کشورمان وجود داشت، این شرکت ها اثر خود را نشان دادند و توانستند محصولات ایرانی برای تشخیص کرونا را مثل روش پی سی آر و تست های سریع طراحی کنند.
پس ما در پژوهش ظرفیت های خوبی را در کشور داریم، ولی باید آن را ارتقا دهیم، پژوهشمان را مسأله محور کنیم، در آن چرخه نظام نوآوری قرار دهیم تا این پژوهش ها اثرگذار باشند. در آموزش هم همین طور، یعنی باید آموزش را مبتنی بر نیاز کنیم، موثرتر کنیم و هم در جذب دانسجو، هم اساتید یک نگاه تحولی داشته باشیم.
+ با توجه به مسئله بحران جمعیتی کشور ، و مسائلی مانند هزینه های گزاف و سرسام آور درمان ناباروری و …. عملکرد و برنامه های بخش سلامت را در حل این بحران در طول این ۸ ساله چگونه میبینید؟
موضوع بحث اصلی ما در سالمندی جمعیت، تغییر نگرش نسل فعلی است یعنی در حال حاضر تمایل به ازدواج و تمایل به فرزند آوری دچار اختلال شده است . وقتی اکثر خانواده ها تمایل به تک فرزندی دارند یعنی ما عملاً زیر سطح جایگزینی حرکت میکنیم سطح جایگزینی جمعیت یعنی همین جمعیت حفظ شود. ۲۰تا ۲۵سال آینده فرصت تاریخی ماست یعنی فرصتی که ما هنوز نسلی را داریم که توانایی باروری دارند. اگر این شرایط تغییر نکند از حدود سال ۱۴۳۰ با یک سالمندی روز افزون روبرو خواهیم شد که عوارض آن هم مشخص است یعنی جمعیت وابسته،ناتوان و جمعیتی که احتیاج به حمایت دارند افزایش و جمعیت پویا و مولد کاهش پیدا میکند و در نهایت کشوری که وارد سالمندی شود اگر با روش های دیگر مانند مهاجرت و… نتواند هویت خودش را نجات دهد، از بین خواهد رفت.
اگر موضوع فرزندآوری و ازدواج را خوب تحلیل کنیم بحث داروهای ناباروری خیلی کمک دهنده نخواهد بود. بلکه بیشتر به مشکلات فرهنگی جامعه ما برمیگردد. افراد راضی نمی شوند و یا تمایل ندارند که تعهد خانوادگی داشته باشند و این افراد متاسفانه رو به افزایش هستند و آنهایی هم که می خواهند ازدواج کنند سن ازدواج در آنها بالا رفته و بخشی از این مربوط به مشکلات اقتصادی است ولی بخش مهمتر آن مربوط میشود به مشکلات فرهنگی.
ما باید یک نگاه سیستمی داشته باشیم. به بحث فرهنگی موضوع بپردازیم، به بحث شکل گیری این تمایلات بپردازیم که چرا همچین اتفاقاتی رخ داده است. چرا طلاق رو به افزایش است؟ در بعضی از استان های کشور تعداد طلاق ها و ازدواج ها خیلی به هم نزدیک شده و در بعضی از استان ها هم مثل شهر تهران حتی طلاق از ازدواج بیشتر شده است. پس همه مسایل و عومل اثرگذار را باید با هم درنظر گرفت.
ما در دولت که بودیم، بحث ۹ ماه شدن مرخصی زایمان را پیشنهاد دادیم. این طرح در مجلس مطرح شد و اغلب اعضای مجلس با این طرح مخالفت کردند و معتقد بودند که این طرح هزینه زیادی را به کشور تحمیل میکند. با یک سری مطالعات اجتماعی و رایزنی هایی توانستیم این مصوبه را بگیریم. اما سازمان تامین اجتماعی از انجام دادن این طرح امتناع کرد. حدود سالهای ۸۷مصوب شد ولی سازمان تامین اجتماعی اخیراً پذیرفته که مرخصی زایمان ۹ماهه باشد.
+ با توجه به کمبود سرانه پزشک نسبت به جمعیت کشور، نظر شما در رابطه با افزایش ظرفیت رشته های علوم پزشکی چیست ؟
بحث افزایش ظرفیت دانشجو های پزشکی بحث خیلی مهمی است. آمار میدهند که تعداد پزشک ما نسبت به جمعیت و کشور های همسایه پایین تر است و این را به عنوان نقطه ضعف کشور تلقی میکنند و بعد هم نتیجه میگیرند که دکتر ها چون مسئول وزارت بهداشت هستند مانع افزایش ظرفیت میشوند.
این حرف کاملی نیست. اول اینکه تربیت پزشک هزینه بردار است. در مقطعی که ظرفیت ها را به اصطلاح سریع بالا بردیم با مشکلاتی روبه رو شدیم و کیفیت آموزش مان افت پیدا کرد. دومین نکته نظام ارائه خدمت منطقی، براساس نیروی حد واسط است. مثلا ما در داروسازی، چرا باید هر داروخانه ای یک دکتر داروساز داشته باشد؟ در صورتی که میتوانیم بعضی از این خدمات را از طریق لیسانس های دارو فراهم کنیم.
بسیاری از کشورها نیز در ارایه خدمات به همین نتیجه رسیده اند که برای مثال همه کارها را لازم نیست دکترها انجام دهند و خیلی از مراقبت ها را پرستار
آموزش دیده بهتر از دکتر میتواند انجام دهد. به خصوص در بیماری های مزمن. برای مثال ۱۰ درصد جمعیت میانسال کشور بیماری دیابت دارند اگر ما بگوییم برای کنترل دیابت باید متخصص غدد تربیت کنیم، این اشتباه است. تجربه کشور نشان داده است بیماران دیابتی ای که تحت نظر بهورز با مدرک فوق دیپلم بودهاند روند درمان و کنترل بهتری داشته اند. البته بهورز خودش نمی تواند انسولین و قرص قند تجویز کند و پزشک باید تجویز کند. در آنهایی که مراقبت همراه درمان را بهورز انجام داده یعنی غالبا جمعیت روستایی کشور هموگلوبین A1C که نشان دهنده کنترل قند دو ماهه است به مراتب بهتر از جمعیت شهری بوده چون مراقبت مزمن و مداوم داشته است. پس ما وقتی نیرویی داریم باید کارها را با این نیروها تعریف کنیم و در زمان و جای مناسب هم به فکر پرداخت و تربیت نیرو باشیم. ما باید نگاه سیستمی داشته باشیم یعنی بگوییم ما چه نیازی داریم و این نیاز را چگونه می توانیم با کیفیت مناسب و کمترین هزینه برطرف کنیم؟ خیلی از بخشها هم بله با کمبود نیرو مواجه هستیم .
یکی از مشکلات کنونی ما بحث نظام پرداخت است مدل نظام پرداخت ما بر اساس فی فور سرویس، یعنی بخش مهمی از درآمد ناشی از کارانه است. نظام پرداخت مطلوب چه نظامی است و ما چگونه میتوانیم از وضعیت فعلی به نظام پرداخت مطلوب برسیم؟ یعنی مدیریت تغییر ما به چه شکل باشد که نیروها انگیزه خود را از دست ندهند و دچار مشکل نشویم. چون اگر نیروی کار با طرح ما همراه نباشد ما نمی توانیم کاری کنیم که اعضای نظام سلامت با آن مخالف باشند. مثلا کاری که در طرح تحول سلامت اتفاق افتاد. بنده سال ۹۳ در برنامه ویژه خبری این را مطرح کردم آیا ما حواسمان به نیروی کارمان هست؟ به آنها فشار کاری وارد شده پس باید کاری کرد که سرمایه انسانی حفظ شود. هم حفظ انگیزه کند هم نیروی کار خسته نشود هم نیاز القایی ایجاد نکند.
+ نظر شما در رابطه با ساختار فعلی نظام سلامت چیست و در چه مواردی نیاز به اصلاح ساختار داریم ؟
ساختار یک ابزار هست نه هدف. یعنی اول باید طرح تحول مشخص باشد و بعد ساختار را نگاه کنیم و ببینیم آیا میتوانیم در این ساختار کار کنیم یا خیر؟ ساختار خیلی مهم است ولی خیلی از مواقع در همین ساختارهای موجود به شرطی که فرآیندها را درست تعریف کنید و هدفگذاری کنید و مراقبت و پایش را درست انجام دهید هم میتوانیم کار کنیم. بحث ساختار هم خوب است و هم بد. یعنی گاهی خودش می شود معضل. که اینقدر وقت روی ساختار می گذاریم که وقت تلف می شود خیلی خوشحال هستم که در دوران وزارتم خیلی درگیر ساختار نشدم البته یک طرح اصلاح ساختار وزارتخانه را فراهم کردم و گفتم که به نظرم وزارت بهداشت خیلی باید چالاک تر از این باشد متاسفانه بعد از آن کمتر هم شد. معاونت سلامت را هم باز به معاونت بهداشت و درمان تبدیل کردند یکی از معضلاتی که الان در اپیدمی کرونا داریم رقابت درمان و بهداشت هست در صورتی که با وجود معاونت سلامت این ها با هم هماهنگ بودند. یک قسمت دانشگاهی باید داشته باشیم که مجموعه آموزشی پژوهشی و دانشجویی را پوشش دهد. یک قسمت سلامت باید داشته باشیم که درمان و بهداشت را پوشش دهد. غذا و دارو به لحاظ معضلات خاص خودش و قانونی که دارد سازمان غذا و دارو می خواهد . یک قسمت برنامهریزی و پشتیبانی که باید زیر نظر وزیر باشد وقتی که برنامه ریزی و پشتیبانی خودش قوی باشد بر روی کارهای فنی اثر میگذارد یعنی کارهای تخصصی باید بر اساس میزان بودجه حمایت شود نه اینکه کار تخصصی در قسمت مالی و اداری دچار مشکل شود.
+ تحلیل خود را در رابطه با فضای انتخاباتی امسال کشور برای ما بگویید.
در حال حاضر کشور ما نیاز به یک تحول دارد. ما در مقطعی هستیم که روش های قبلی مدیریت مان نقص هایی داشته و آسیبهای آن هم معلوم شده است. آدم های با تجربه و ژنرال ها آمدند و معضلات کشور را به جای اینکه حل کنند پیچیده تر کردند و مطابق پویایی شرایط نتوانستند خودشان را تطبیق دهند. این ژنرال ها در هر دو گروه فکری هم هستند هم اصولگرا و هم اصلاح طلب. متاسفانه راهکار های آنها مربوط به ۲۰- ۳۰ و گاهی ۴۰ سال پیش است. این راهکارها مشکلات کشور را حل نمیکند. این تحول راهش این است که آن کسی که رئیس قوه مجریه می شود اول خودش باور به تحول داشته باشد دوم برای آن برنامه داشته باشد و سوما جرأت تحول را داشته باشد. اگر نگاه کنیم در بین کاندیداها هستند کسانی که در مسولیت های بزرگ فعلی و گذشته خودشان هم تجربه این کار را داشته اند و هم جرات این را. در این انتخابات باید سعی کنیم که ضرورت نگاه تحولی را روشن کنیم. امید به تغییر، امید به تحول و امید به اصلاح را باید ترویج کنیم که مردم هم با آمدن به پای صندوقهای رای این تحول را رقم بزنند و هم مطالبه کنند و هر کسی که سمت ریاست قوه مجریه را بر عهده گرفت متعهد باشد به تحول و تغییر درست به نفع مردم.
پایان خبر/