این کتاب یادداشت هایی است از شهید سید محمد شکری دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران که درس و دانشگاه را رها می کند تا اندوخته های علمی خود را در کارزار جنگ و دانشگاه جبهه ها پیاده کند. خط فکه در واقع بیان وقایع و خاطرات مستندی است که این شهید بزرگوار در طول دورانی که در جبههها حضور داشته، به رشته تحریر درآورده است.
یادداشت های سید محمد شامل: مأموریت در فاو، رفتن به خط فکه، در مورد گردان عباس و اعصای آن گردان و مأموریت در مهران و جبهه شلمچه می شود. او لحظه به لحظه دقیقه به دقیقه خاطرات خود را حالات خود و رزمندگان را قبل از عملیات و بعد از عملیات، مناجات های خود و همرزمانش، وصیت نامه نوشتن شهیدان قبل از عملیات ها، پرپر شدن شهیدان امداد رسانی اش در جبهه را نوشته است. در آخر کتاب هم وصیت نامه ای که قبل از شهادتش نوشته بود آمده است.
یادداشت های شهید در جبهه شلمچه ۶۵/۱۰/۲۶ :
ساعت ۱۱:۳۰ ظهر است. تصمیم به نوشتن نداشتم، ولی چه کنم که یاد عزیزان راحتم نمی گذارد. مرهم درد خود را جز نوشتن گوشه ای از حماسه ، چیزی دیگر نیافتم؛ ۶۵/۱۰/۱۷ گردان را آماده کردند برای حرکت از اردوگاه کرخه، بچه ها ساک هایشان را تحویل گرفتند، از آنجا که وضعیت اعزامم نقص داشت- با سعی و کوشش «رضا یزدی» هم حل نشده بود- بالاجبار راهی تهران شدم. کارت شناسایی ام مهر اعزام نخورده بود. برای یک مهر می بایست ۲۶ ساعت راه رفت و برگشت را تحمل کنم. حوالی ساعت ۷ صبح رسیدم تهران- پس از رفع مشکل برای ساعت ۶ بعدازظهر توانستم اتوبوس تهیه کنم و راهی منطقه شوم.
در سال ۱۳۷۰ مقام معظم رهبری بر این کتاب تقریظی نوشتند که بسیار تامل برانگیز است:
«این سندی ارزشمند از اوضاع جبهه و خوی و خصیلت بسیج است. این حرفها برای مردم دنیای مادی و ظلمانی، قابل فهم و درک نیست؛ اگر چه سراسر هشت سال دفاع مقدس ما از آن پر است. نگارش روان و روشن و موشکاف این نوشته بر ارزش سندی آن میافزاید و شهید عزیز نویسندهی این خاطرات با این نوشته نیز بخشی از فضای مصفای روح بسیجی را مجسم میکند. رحمت خدا بر روان پاکش باد.»
« این از جمله ی نوشتههایی است که حتما باید به زبان های دیگر ترجمه شود.»